برگزاری جلسه دفاع از پایان نامه خانم دکتر دسترنج
تبیین مفهوم خون طبیعی و غیرطبیعی در طب سنتی ایران و تناظریابی آن با یافتههای طب رایج
چکیده
مقدمه: طب ایرانی با سابقه چند صد ساله، دیدگاههای قابل توجهی برای پیشگیری و درمان بیماریها دارد. با توجه به نقش رو به گسترش طب سنتی و مکمل در نظام سلامت و درمان، نیاز است تا مبانی این طب بررسی و تبیین شود. از آنجا که خون از حیاتیترین مایعات موجود در بدن انسان است در این پژوهش ابتدا مفهوم خون طبیعی و غیرطبیعی در طب ایرانی تبیین، سپس به تناظرات آن با طب رایج پرداخته شده است. این کار میتواند مقدمهای بر راستی آزمایی نظرات حکما و بازبینی نوشتههای آنها، برای بحث پاتوفیزیولوژی، پیشگیری و درمان بیماریها باشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک تحلیل مفهوم است که به روش مرور یکپارچه متون بر اساس مدل بروم 2000 انجام شده است. مراحل تحقیق شامل تعیین سؤال تحقیق، مروری بر ادبیات و متون به شکل نظاممند، انتخاب متون مناسب، استخراج اطلاعات مورد هدف از متون، تجزیه، تحلیل و ترکیب یافتههای استخراج شده و ارائه نتایج یافتهها بصورت یکپارچه میباشد.
یافتهها: لفظ «خون» یا «دم» در متون طب ایرانی بیش از آنکه به خلط دم به عنوان یکی از اخلاط چهارگانه و مجزا از سایر اخلاط بپردازد به خلط دم به عنوان خلطی که پایه و اساس اخلاط است و از سه خلط دیگر به میزان مقتضی در آن وجود دارد اشاره مینماید. خون طبیعی؛ فاقد بوی بد بوده، رنگ سرخ، مزه شیرین و قوام معتدل دارد و این خصوصیات زمانی محقق میشود که از اخلاط دیگر از جهت کمیت و کیفیت به میزان متعادل در آن موجود باشد در غیر این صورت خون، غیرطبیعی میشود.
در بحث تناظریابی؛ خون غلیظ، معادل خون با ویسکوزیته بالا و خون رقیق، معادل خون با ویسکوزیته پایین میباشد. از دیدگاه طب ایرانی خون هنگامی که با صفرا، بلغمرقیق یا مائیت مخلوط شود؛ رقیق و هنگامی که با سودا یا بلغمغلیظ مخلوط شود؛ غلیظ میشود. نمونههایی از تناظریابی بر اساس متون و مقالات موجود عبارتند از: هموگلوبین از اجزای خلط دم؛ لیپوپروتئینها، آلبومین و گولبولینهای خون از اجزای خلط بلغم؛ بیلیروبین، هیستامین، هپارین و سایر مواد ضد انعقاد از اجزای خلط صفرا؛ آهن، کلسیم و سایر مواد معدنی موجود در بدن و مواد انعقادی خون از اجزای خلط سودا میباشد. مواد زائد موجود در خون مثل اوره و کراتینین از مصادیق اجزای اخلاط غیرطبیعی هستند.
بحث و نتیجهگیری: اگرچه در این پژوهش موارد بسیاری از تناظریابی اجزای میکروسکوپی خون با اخلاط بر اساس مطالعات مربوطه ذکر شده است اما با توجه به رویکرد حکما به علم طب در زمانی که به میکروسکوپ و وسایل آزمایشگاهی دسترسی نداشتند و هنوز سلول، مولکول و اتم کشف نشده بود، تناظر جزء به جزء اجزای خون طب رایج با اخلاط امکانپذیر نیست و اصرار بر آن اشتباه است.
بر حسب قوانین مربوط به کلوئید؛ علم سلولی به تنهایی نمیتواند پاتولوژی بیماریها را بیان کند. سلولها حاوی مایعاتی هستند و همچنین در محیطی از مایع قرار دارند که برای اعمال حیاتی به تعادل کمی و کیفی این مایعات نیاز دارند. از این منظر که به دیدگاه اخلاط نزدیکتر است، میتوان گفت خلط صفرا از بخش محلول خون؛ خلط بلغم از بخش کلوئید خون و خلط دم و سودا از بخش سوسپانسیون خون میباشد.
بنابراین و در مقام جمع این دو رویکرد نتیجه میشود از دیدگاه کلنگر و همهجانبه طب ایرانی در برخورد با بیماریهای خونی و غیرخونی که بر فاکتورهای خون اثر میگذارند، میتوان استفاده نمود.
کلید واژهها: خون، دم، اخلاط، خون طبیعی، خون غیرطبیعی، طب ایرانی، تناظریابی
نظر دهید