27 آذر روز وحدت حوزه و دانشگاه گرامی باد
محمد مفتح (۱۳۰۷–۱۳۵۸ش) روحانی شیعی و از حامیان امام خمینی در جریان انقلاب اسلامی ایران بود. مسجد الجواد و مسجد قبا از جمله مراکز فعالیتهای سیاسی-مذهبی وی بود. نماز چندین هزار نفری عید فطر در سال ۱۳۵۷ش در تهران به امامت وی برگزار شد. بعد از انقلاب عضو شورای انقلاب بود و سرپرستی دانشکده الهیات دانشگاه تهران را برعهده داشت. وی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و مدتی دبیر جامعه روحانیت مبارز تهران بود. او در سال ۱۳۵۸ش به دست گروهک فرقان به شهادت رسید. در جمهوری اسلامی ایران روز شهادت وی در ۲۷ آذر به روز وحدت حوزه و دانشگاه مشهور است. او در حرم حضرت معصومه(س) دفن شد. محمد هادی مفتح رییس مرکز اسلامی هامبورگ فرزند اوست.
زندگی نامه و تحصیلات
محمد مفتح ۲۸ خرداد سال ۱۳۰۷ش در همدان متولد شد.[۱] پدرش شیخ محمود مفتح از واعظان همدان بود و در مدح و مراثی رسول اکرم و اهل بیت شعر میسرود و در حوزه علمیه همدان ادبیات عرب تدریس میکرد.[۲]
مفتح مقدمات علوم عربی، فقه، و بخشی از منطق را نزد پدر، ملاعلی همدانی،[۳] سیدمحمد جلالی و شیخ محمدعلی همدانی آموخت[۴] و در سال ۱۳۲۲ش. برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد. کتاب رسائل را نزد مجاهد تبریزی و مکاسب و کفایه را از سید محمد محقق داماد آموخت. وی همزمان با تحصیل به تدریس فلسفه پرداخت. تا سال ۱۳۴۴ش. دروس خارج اصول و فقه را از درس بروجردی، امام خمینی، سید محمدرضا گلپایگانی و مرعشی نجفی آموخت و به درجه اجتهاد رسید. [نیازمند منبع]
او در عرفان، فلسفه و حکمت از درس علامه طباطبایی، امام خمینی و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی کسب فیض نمود و همزمان با تحصیلات حوزوی، تحصیلات دانشگاهی را نیز ادامه داد و موفق به دریافت دانشنامه دکتری در رشته الهیات و معارف اسلامی از دانشگاه تهران شد.[۵]
آثار
- ترجمه بعضی از مجلدات تفسیر مجمعالبیان.
- حاشیه بر اسفار ملاصدرا.
- روش اندیشه در منطق؛
- حکمت الهی و نهج البلاغه (پایان نامه دوره دکتری).
- آیات اصول اعتقادی.
- نقش دانشمندان اسلام در پیشرفت علوم (مجموعه مقالات).
- ویژگیهای زعامت و رهبری (مجموعه مقالات و سخنرانیها).
- مقالات منتشره در مجله مکتب اسلام سال ۱۳۳۶ و مکتب تشیع.[۷]
فعالیت ها
تأسیس دبیرستان دین و دانش
محمد مفتح از دوران طلبگی به مسائل سیاسی و اجتماعی حساس بود. وی در سال ۱۳۳۴ش با شهید بهشتی برای تربیت نسل جوان «دبیرستان دین و دانش» را پایهگزاری کرد[۸] و در همین سالها با همکاری آیت الله سید علی خامنهای و شهید بهشتی کانون دانش آموزان و فرهنگیان را در قم تأسیس کرد.[۹] مفتح مقالات علمی و دینی نیز مینوشت که شماری از آنها در مجلههای مکتب اسلام و مکتب تشیع به چاپ رسید.[۱۰]
مفتح برای تبیین و نشر معارف اسلامی متناسب با نیازهای جامعه، مجمع علمی اسلامشناسی را در سالهای ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹شمسی با جمعی از نخبگان حوزه بنیان نهاد. این مجمع در مدت کوتاهی توانست با تألیف و نشر ۱۳ عنوان کتاب که بر اکثر آنان شهید مفتح به قلم خودش مقدمه نوشته است، معارف اسلامی را به زبان نو و متناسب با نیازهای نسل معاصر بیان نماید. در پی نشر کتابها، مفتح تحت فشار ساواک قرار گرفت.[۱۱] از ابتدای دهه چهل و آغاز انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، محمد مفتح در صحنه مبارزه و سیاست حضور فعال داشت.[۱۲] وی علاوه بر رابطه شاگردی و استادی پیوند صمیمی با امام داشت.[۱۳]
اخراج و تبعید
مفتح در سال ۱۳۴۷ به دلیل نشر تفکر انقلابی و انتقال آن به دانش آموزان از آموزش و پرورش اخراج و به جنوب کشور تبعید شد.[۱۴] در ایام تبعید، به شهرهای زاهدان، آبادان، اهواز، خرمشهر، دزفول، اصفهان، یزد، کرمان، شیراز، بندرعباس، زاهدان، همدان، کرمانشاه سفرهای تبلیغی کرد.[۱۵]
برنامهریزی برای اصلاح حوزه
یکی از کارهای مفتح طرح برنامهریزی برای حوزه علمیه قم و ارائه شیوه نوین در تدریس و برنامههای درسی حوزه بود، که این طرح را با همکاری شهیدان بهشتی، قدوسی و سعیدی تعقیب مینمود. این طرحها منجر به تأسیس نسل جدید مدارس در حوزه گردید.[۱۶] پس از سپری شدن دوران تبعید از سوی رژیم مجبور به اقامت در تهران گردید. مفتح در تهران نیز فعالیتهای انقلابی خویش را گسترش بخشید و از اعضای روحانی و فکری جمعیت مؤتلفه به شمار میرفت که در آن شهیدان مطهری و بهشتی، ربانی شیرازی و محمدجواد باهنر نیز عضویت داشتند.[۱۷]
مسجد الجواد
شهید مفتح در تهران مسجد الجواد را مرکز فعالیتهای خویش قرار داد، و در کلاسها مباحث اسلامی را باطرح نوین و شکل جدید مطرح میکرد که مورد استقبال جوانان قرار میگرفت. کلاسهای اسلامشناسی به خصوص تفسیر قرآن وی یکی از مباحث جذاب و قابل استفاده برای جوانان و دیگر اقشار جامعه بود. پس از اینکه مسجد الجواد توسط رژیم پهلوی بسته شد در سال ۵۲ شهید مفتح در مسجد جاوید فعالیت خویش را آغاز کرد و به تشکیل کلاسهای عقاید، دعوت از خطبا و وعاظ بزرگ، تشکیل کتابخانه، برگزاری کلاسهای اسلام شناسی، جامعه شناسی، تاریخ ادیان، اقتصاد، فلسفه، تفسیر قرآن و نهج البلاغه اقدام نمود که مورد استقبال طبقات مختلف قرار گرفت. در سوم آذر ۵۳ بعد از سخنرانی آیت الله خامنهای در این مسجد، ساواک، مسجد را تعطیل نموده و آیت الله خامنهای و محمد مفتح را دستگیر و زندانی کرد.[۱۸]
مسجد قبا
پس از آزادی شهید مفتح از زندان در سال ۵۴، امامت مسجد قبا -که به قول شهید بهشتی «قرار بود یک امام فعال و پرجوش باید در آنجا باشد»- به عهده او گذاشته شد. وی در همین سال در سفری به کشور مصر ضمن بازدید از دانشگاه الازهر، از دو شخصیت متخصص و برجسته اقتصاد اسلامی دانشگاه الازهر برای افتتاح صندوق قرض الحسنه مسجد قبا دعوت کرد که ساواک مانع آن گردید.[۱۹]
مسائل جهان اسلام و به خصوص مسئله فلسطین و قدس برای مفتح از اهمیت زیادی برخوردار بود. وی بعد از آزادی از زندان کمکهای مردم تهران برای شیعیان لبنان را جمعآوری و برای نظارت بر توزیع آن شخصا به لبنان رفت.[۲۰] در سال ۵۶ مسجد قبا را به عنوان یک پایگاه قوی در پایتخت قرار داد و در یکی از سخنرانیهای خود گفت: «این ملت بپا خاسته و آگاه ما دیگر فریب نمیخورد و دنیا به روح نهضت، و به واقعیت نهضت اسلامی ملت ایران پی برده است».
نماز عید فطر
مفتح در سال ۱۳۵۷ش. مبارزاتش را گسترش داد و مسجد قبا را به عنوان سنگر مبارزاتی آماده کرده بود و در ساماندهی و شکلدهی مبارزات مردم نقش تعیین کننده داشت. در ماه رمضان همان سال جلسات باشکوهی در مسجد قبا برگزار گردید. در عید فطر نماز عید به امامت محمد مفتح در تپههای قیطریه برگزار شد که به راهپیمایی بزرگی انجامید که مفتح و شماری از روحانیون انقلابی و مبارز پیشاپیش آن در حرکت بودند.[۲۱]
فعالیتهای بعد از انقلاب
وی به هنگام انقلاب اسلامی ایران از سوی امام خمینی به عضویت شورای انقلاب در آمد[۲۲] و مدیریت ستاد استقبال از امام خمینی را نیز به عهده گرفت. او از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و از بنیانگزاران جامعه روحانیت مبارز تهران بود و به عنوان دبیر آن انتخاب شده بود.[۲۳] پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضو شورای گسترش آموزش عالی کشور و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران شد، و سرپرستی دانشکده الهیات دانشگاه تهران را به عهده گرفت. او برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب با همکاری آیت الله مهدوی کنی و شهیدان بهشتی و مطهری طرح کمیته انقلاب اسلامی را ارائه نمود و خود مسئولیت کمیته منطقه ۴ تهران را عهدهدار شد.
وحدت حوزه و دانشگاه
مفتح بر این باور بود که اگر چه حوزه و دانشگاه هر یک اهداف، برنامهها و کارکردهای خود را دارند ولی میتوانند با نگرشی توأم با احترام و اعتماد متقابل، با یکدیگر ارتباط داشته باشند، و به جای نفی و طرد و نفرت و بدبینی، به درک متقابل که آکنده از روح اطمینان است اهتمام ورزند. هر دو نظام آموزشی میتوانند تقویت کننده و تکمیل کننده هم باشند و لازمه تحقق این برنامه آن است که با یکدیگر رابطه علمی و آموزشی داشته باشند و در مباحث فکری و فرهنگی و رفع معضلات اجتماعی از پیش همفکری و هم اندیشی نمایند.[۲۴]
شهادت
گروهک فرقان در راستای ترور مخالفین فکری علی شریعتی کسانی چون مرتضی مطهری، حاج مهدی عراقی، قاسم اسلامی(د .۱۳۵۹ش.) و محمد مفتح را ترور کرد. برخی معتقدند مفتح اجازه نداده بود فرقانیها در مسجد قبا فعالیت کنند و از مفتح کینه به دل گرفته بودند، نکتهای که فرزند او رد کرده است.[۲۵] مفتح در ۲۷ آذر ۱۳۵۸، ساعت نه صبح در دانشکده الهیات به دست سه نفر از اعضای گروهک فرقان ترور شد و در یکی از حجرههای حرم حضرت معصومه(س) دفن شد.[۲۶] امام خمینی با صدور پیامی شهادت او را تسلیت گفت.[۲۷]
نظر دهید